در باره ی سید بزرگوار حاج میر بیوک آقا حسینی خلیفه لو (ره)
در باره ی سید بزرگوار حاج میر بیوک آقا حسینی خلیفه لو (ره)
در باره ی سید بزرگوار:
آنچه گفته شد و آنچه گفته خواهد شد گوشه ای کوچک از کرامات بنده پاک و صالح خدا، سید بزرگوار مرحوم حاج میر بیوک آقا حسینی خلیفه لو (متولد 1282 ه.ش روستای خلیفه لو از توابع بخش هوراند، شهرستان اهر،استان آذربایجان شرقی، متوفی1380 ه.ش مدفون در قبرستان شیخ برقی(ره) شهرستان اهر) است.
سیدی جلیل القدر که عمری را به طاعت و بندگی حق سپری کردند و البته در این راه نیز عنایات خداوند شامل حال آن بزرگوار بود و باز صد البته فریفته ی این حالات و کرامات نشدند، بلکه همواره سعی بر این داشتند که از این الطاف الهی در جهت تقرب به پروردگار و کمک به بندگان خدا استفاده نمایند. و بدینسان بود که مردم نیز همواره او را مورد تکریم و احترام قرار می دادند و هنوز نیز چنان است براای آن مردم .
ذریه ی پیامبر (ص) همواره در بین مسلمین مورد احترام و تکریم بوده اند و در جامعه ما نیز آحاد مردم اولاد پیامبر(ص) را محترم شمرده و می شمرند و سیادت در نزد خدا و مسلمین ارزشمند است اما مسلماً این ارزش و بزرگداشت هنگامی پر رنگتر می شود که اخلاق و رفتار و اعمال اولاد پیامبر(ص) مطابق با شرع و دستورات الهی باشد.
مرحوم حاج میربیوک آقا فردی عابد بودند که اهتمام بسیار به انجام دستورات الهی داشتند و هیچ چیز را به اندازه عمل به دستورات حق مهم نمی دانستند هر چند آن سید بزرگوار بی سواد بودند ولی در سایه روحیه تسلیم گرایانه و اخلاص و توکل خویش توانسته بودند تا توفیق چنین بندگی ای را بدست آورند. همچنانکه ایشان در سخنانشان بسیار«انشاء الله» می گفتند در اعمال و کارهایشان نیز دارای توکل بسیار بودند. نسبت به حلال و حرام بخصوص در مورد خوراک مواظبت زیادی داشتند.
بنا به گفته فرزند بزرگوارشان سید مرتضی ایشان تاکید زیادی در مورد قرآن خواندن داشتند ولی چون خود بی سواد بودند، و فقط سوره های جمعه و حمد و توحید را حفظ بودند، قرآن را باز می کردند و به صفحات وسطرهای آن نگاه کرده و صلوات می فر ستادند، گاهی برای هر صفحه و گاهی برای هر سطری صلواتی می فرستادند و می گفتند که شنیده ام نگاه کردن به قرآن ثواب دارد.
در مورد نماز و بخصوص نماز اول وقت تاکید ز یادی داشتند و صد البته خود نیز نماز را اول وقت می خواندند و این امر را افرد بسیاری شاهدند، بخصوص اهالی روستاهایی که سید به آنجا می رفتند، پیرزنی که خود سعی وافری در مورد نماز اول وقت داشت می گفت سالها پیش در روستا یمان شنیدم که سیدبیوک آقا می گفت وقت نماز، وقت نماز، از آن زمان من سعی کرده ام نمازم را اول وقت بخوانم سید در این مورد تا حدی جدی بوده اند که بنا به گفته فرزند ارشدشان هنگام نماز هر کاری که داشتند رها می کردند و نمازشان را می خواندند حتی وقتی سوار بر اسب از روستایی به روستای دیگر می رفتند هنگام نماز در نیمه راه پیاده شده و نمازشان را می خواندند.«وقتی با پدرم به جایی می ر فتیم یا به روستای خودمان بر می گشتیم گاهی قبل از رسیدنمان به مقصد هوا تاریک می شد، پدرم پیاده می شدند و با هم نماز را در آنجا می خواندیم». در مورد نماز شب نیز اهتمام وافری داشته اند کسانی که ایشان را قبلاً در روستاها دیده اند و اکنون اکثراً سالخورده می باشند اذعان دارند که وقتی سید مهمان آنها بود هر زمانی از شب که بیدار می شده اند می دیده اند که سید مشغول نماز است فرزند بزگوارشان می گویند:«من تا چشم باز کردم دیدم پدرم نماز شب می خواند و بنده نماز شب را از ایشان یاد گرفته ام. زمانی به ایشان گفتم آقا در رساله نوشته شده که اگر برای کسی بیدار شدن برای نماز شب دشوار باشد، می تواند شب قبل از خواب نماز شبش را بخواند. بعداً دیدم که ایشان هم شب قبل از خواب نماز شب می خوانند و هم قبل از نماز صبح بلند شده و نماز شب می خوانند. گفتم آقا من آن حرف را گفتم که شما راحت باشید ایشان فرمودند: نه اینطوری بهتره شاید برای صبح نتوانستم بیدار بشوم.»کسی که اینگونه تسلیم دستورات الهی باشد و اینگونه مشتاقانه آنها را بجا آورد شایسته آن است که عنایات الهی او را دربر گیرد. روحش شاد باد.
آری خدا را دوستانی است و بندگانی که بی هیچ چشمداشت و توقعی از روی اخلاص و تسلیم او را عبادت می کنند و آنی از او غافل نمی شوند. و ما انسانهای اسیر روزمرگیهای زندگی را لازم است با چنین انسانهای پاک و الهی آشنا شویم تا باشد که ...